عشق3
نوشته شده توسط : سفير


يـادتـه يـه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه کني بـرو زيـر بـارون که نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهت بخنده ... گفتم اگــه بــارون نبود چـي ؟ گفتي : اگـه چشماي قشنگ تـو بـبـاره آسمون گريش مي گيره ... گفتم : يه خواهش دارم. وقتي آسمون چشمام خواست ببــاره تنهام نـزار. گفتي بــه چشم ... حالا امروز من دارم گـريـه مي کنـم اما آسمون نمي بـاره ... تــو هم اون دور دورا ايستادي و بهم نگاه میکنی ... 





:: بازدید از این مطلب : 549
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 14 تير 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: